دوستی داریم که دکان سلمانی دارد و رفقا و مشتریان زیادش - که شکر خدا به دلیل اخلاق خوب و حسنه اش روز به روز رو به تزاید است تعدادشان – گاه به شوخی و مزاح از ساعات کاری ایشان گله می کنند . محض مطایبه برنامه کاری روزانه ایشان را بشرح زیر آورده ام.
اگر خاطر مبارکمان به بر خاستن تعاق گرفت - چنانچه یقظه حاصل گردیده باشد- برخاسته و پس از اکل و شرب فراوان ماکولات و مشروبات متعدده آهنگ رفتن می نمائیم بسوی مکسب که افضل اعمال است اکل و شرب، چنانچه آمده است :
کلوا واشربوا ما استطعتم من قوه
بخورید و بیاشامید تا آنجا که توان دارید
باری پس از آغاز عمل در مکسب و اصلاح امور ناس بانگ اذان بگوش خواهد رسید و بالفور قصد منزل نموده که گفته اند :
اول وجود ثم السجود
و باز از باب کلوا و اشربوا حتی تنفجروا قیام به امر انفجار می نماییم ، تا کی رسد زمان سجود!
پس از طی فقراتی از نوم به شرط مشارطه بر خاسته و بعد از محاسبه حساب وجوهات حاصل از امورات صلاحیه و ارایه اتم و اکمل آنها به ساحت پر فیض زوجه کثر ... امثالها راهی مجدد مکسب می شویم.
پس از گذشت ساعاتی از عمر عزیز و اشتغال مجدد به امر اصلاح ناس نوای جرس کاروان آدمیان بسوی بیوت ، زمان رحیل را ندا می دهد.
زمان ، زمان بازگشت به دولتسرا با قصد انعدام ما بقی اغذیه و اطعمه و اشربه – بشرط البقا – است.